برخی از یاران و شاگردان علی تجویدی، نواپرداز و نوازنده نامدار ویلن، شامگاه پنجشنبه ۱۶ آبان در تالار وحدت گرد هم آمدند تا صدمین سالروز تولد این هنرمند کمنظیر را پاس بدارند.
هنرمندی که به گفته خودش، در سالهای اولیه انقلاب ساز ویلن را بر سرش شکستند، در سالهای انتهایی دهه هفتاد، آثارش را با ارکستر ملی در تالار وحدت و در حضور رئیس جمهوری وقت، نواختند و تشویقش کردند و در سال ۱۳۸۳ در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از او به عنوان چهره ماندگار موسیقی یاد کردند و جایزهای تقدیمش کردند؛ در حالی که او از سه سال پیش از آن، در بستر بیماری افتاده بود و عملا توان حرکت هم نداشت و جایزه را به طور غیابی به نامش زدند.
فخرالدینی از استادش گفت
در مراسم تالار وحدت، فرهاد فخرالدینی، آهنگساز نامی و رهبر اسبق ارکستر ملی، که در سالهای آغازین فعالیت این ارکستر از آقای تجویدی هم قطعاتی را تنظیم و اجرا کرده بود،همراه با فریدون شهبازیان و فضلالله توکل، در زمره مهمترین چهرههای موسیقی حاضر در آن مراسم بودند که از ویژگیهای استاد تجویدی سخن گفتند.
آقای فخرالدینی در کتاب خاطراتش (شرح بینهایت-۱۳۹۱) از تجویدی بسیار سخن گفته است و بسامد حضور و خاطرات آقای تجویدی در آن کتاب بسیار پررنگ است (بیش از ۸۰ بار نام تجویدی در آن کتاب آمده است)،چرا که تجویدی بود که نخستین بار به او گفت به کلاس صبا بیاید؛ در حالی که او هنوز جوانی ۱۹ ساله بود. بعد از مرگ صبا در سال ۱۳۳۶، نیز تجویدی راهنمایی و استادی او را بر عهده گرفت و آموزش ردیف صبا را فخرالدینی نزد تجویدی تکمیل کرد.
در آن آیین نیز فخرالدینی از نخستین روزهای آشناییاش با تجویدی سخن گفت و ویژگیهای او را در مقام معلم و نیز آهنگساز، برشمرد. او همچنین از همکاری تجویدی برای ساخت ترانهای با شعر بیژن ترقی به نام «تذرو»سخن گفت. آن ترانه نخستین بار با صدای محمدرضا شجریان در سال ۷۷ و همزمان با افتتاح و شروع بهکار ارکستر ملی ایران، با حضور علی تجویدی و بیژن ترقی، در تالار وحدت اجرا شد. قرار بود این چهارتن (تجویدی، ترقی، شجریان، و فخرالدینی) سالانه یک برنامه ارکستر ملی را به خود و ساختهها و نواختهها و خواندههاشان اختصاص دهند. ترقی شعر بگوید، تجویدی ملودی و نغمه ترانه را بسراید، و فخرالدینی تنظیم آن را عهدهدار شود، و در نهایت، آقای شجریان آن را بخواند. اما آن همکاری در همان نخستین پله متوقف شد و دیگر ادامه نیافت.نه فخرالدینی در کتابش از دلایل توقف این همکاری گفت و نه از دو تن دیگر سخنی در این زمینه منتشر شده اشت. بعدها، علیرضا قربانی و دیگر خوانندگان نیز آن اثر (تذرو) را خواندند و فریدون شهبازیان، در زمانی که رهبری ارکستر ملی را عهدهدار بود، اجرایی ویژه از آثار قدیمی و تازه تجویدی را در ۲۹ آذرماه سال ۱۳۹۷ در تالار وحدت، با خوانندگی علیاصغر شاهزیدی و حسین علیشاپور، به صحنه برد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
فریدون شهبازیان و اشاره به زیبایی ملودیک آثار تجویدی
فریدن شهبازیان که در آن نشست از تجویدی یاد کرد، آلبومی از معدود کارهای تجویدی در بعد از انقلاب را تنظیم کرد که علیاصغر شاهزیدی آنها را خواند. آن آلبوم در سالهای میانی دهه هفتاد با عنوان «سروش آسمانی» به بازار موسیقی عرضه شده بود.
شهبازیان در شب پنجشنبه و هنگام سخن گفتن از تجویدی به همین همکاری اشاره کرد و گفت: «استاد تجویدی همیشه ذهن فعالی داشتند و به محض اینکه چیزی به ذهنشان میآمد، یادداشت میکردند. آثار او یکی از دیگری زیباتر بود و کاملا در آواهای موسیقی ایران غرق میشد و مردم آنها را بسیار دوست داشتند. شانس این را داشتم تا چند اثر استاد را با صدای علی اصغر شاه زیدی ضبط کنم. ایشان زمانی که آثار را شنیدند، پسندیدند و اشک در چشمانشان حلقه زد و گفتند، هیچ کس اینگونه آثار مرا تنظیم نکرده بود.»
آثار خاطرهانگیز با دلکش و معینی کرمانشاهی
علی تجویدی در خانوادهای هنرمند و هنرپرور به دنیا آمد. پدرش، در نقاشی شاگرد کمالالملک، و در موسیقی، شاگرد درویشخان بود. لذا، موسیقی و هنر، در رگ و پی خانوادهاش جریان داشت. همین ویژگی سبب شد تا تجویدی این بخت را بیابد که نزد یکی از دردانههای موسیقی ایران آموزش ببیند: ابوالحسن صبا؛ کسی که استعدادی عجیب در آموزش داشت و تقریبا هر فردی که از زیر دست او به عنوان شاگرد موسیقی بیرون آمد، نامی و عنوانی و تَشَخُّصی برای خود یافت.
تجویدی نیز از این مجموعه جدا نبود. او به اندازهای در مکتب آموزشی صبا رشد یافت که صبا او را به عنوان خلیفه و جانشین خود برگزید و بسیاری از شاگردان صبا، نزد تجویدی هم آموزش میدیدند.
تجویدی اما تنها معلم باقی نماند، بلکه در قامت آهنگسازی چیرهدست به یکی از مفاخر آهنگسازی دهههای ۳۰ تا ۵۰ تبدیل شد.
اوج این همکاری در سالهای ۳۵ تا ۴۰ بین او، «دلکش»و «رحیم معینی کرمانشاهی»شکل گرفت و حاصل شد برخی از ماندگارترین ترانههای تاریخ موسیقی معاصر که تقریبا تکرار ناپذیرند و از استعداد شگرف و کمنظیر تجویدی در نغمهسرایی خبر میدهند. ترانههایی چون «یاد کودکی»، «آتش کاروان»،«سفرکرده»،«میگذرم»، «آشفتهحالی»،«یاد من کن»،«بسکن»،«بازگشته» و… در این سالها که دسترسی به آنها آسانتر شده است، بر لبان بسیاری از جوانان نسل حاضر نیز زمزمه میشود. برخی از این تصنیفها به دلیل ممنوعیت پخش صدای زنان و علاقهمندی آقای تجویدی به بازانتشار آنها، در سالهای پایانی دهه هفتاد، با صدای علیرضا افتخاری بازخوانی شد که استقبال بسیار بالایی را در جامعه موسیقی در پی داشت؛ اگرچه، خاطره صدای دلکش را هیچگاه از ذهنها نبرد.
از همسر آقای تجویدی نقل است، «در همان روزی که دلکش فوت کرد، فردی از لندن با او (تجویدی) تماس گرفت و خبر درگذشت را داد. این خبر به اندازهای تجویدی را متاثر کرد که تا سه هفته با کسی حرف نمیزد و حال خوشی نداشت.»
کاشف صدای هایده
در کارنامهکاری آقای تجویدی چهار ترانه با صدای هایده نیز به چشم میخورد که سه تای آنها با شعر رهی معیری، و یکی (ترانه «رفتم») با شعر اسماعیل نواب صفا، دیگر ترانهسرای نامی آن روزهاست. شعر ترانههای «بگو چهکنم»، «میمیرم»و «آزاده»را رهی معیری سرود. آن آثار، در زمره بهترین کارهای آن خواننده پرتوان موسیقی ایرانی به شمار میرود. هایده را باید «کشف» علی تجویدی به شمار آورد و تجویدی بسیار علاقهمند بود که او در فضای موسیقی جدی و هنری ایران باقی بماند، اما گرایش هایده به خواندن کارهای عوامپسندتر، سبب شد تا آن همکاری عملا استمرار نیابد.
آقای تجویدی چند کار برای حمیرا نیز ساخت که در زمره بهترین آثار آن خواننده مشهور موسیقی ایرانی به شمار میرود. از جمله آشناترین آنها، میتوان به «پشیمانم»، «صبرم عطاکن»،و «با دلم مهربان شو»، اشاره کرد. اشعار این سه ترانه را بیژن ترقی سرود.تجویدی در سالهای پس از انقلاب نیز دست از همکاری نکشید و برخی ملودیها را برای هنرمندانی چون حمیرا ساخت که از جمله آنها، قطعهای در چهارگاه بود که با تنظیم احمد پژمان خوانده شد. اما این کارها به دلیل آن که همکاری آهنگسازان داخل ایران با خوانندگان آن سوی آبها ممنوع بود، نام و نشانی از آنها را با خود ندارد.
تجویدی اگر چه در نوازندگی ویلن چیرهدست بود، اما سهتار هم خوب مینواخت و در سالهای پایانی عمرش که برخی از قطعاتش امکان اجرا نیافته بود، آنها را در آلبومی با صدای خسته و سوخته خودش و سهتاری که نواخت، منتشر کرد. ترانه «توبودی» در آواز افشاری (با شعری از بیژن ترقی)با سهتارنوازی و خوانش او، در شبکه «یوتیوب» در دسترس است.
از آثار باقیمانده تجویدی خبری در دست نیست
در مراسم نکوداشت استاد تجویدی، دختر وی هم حضور داشت که از ویژگیهای رفتاری و کاری پدرش سخن گفت، اما اشارهای به این نکته نکرد که برخی از کارهای پدرش، هنوز فرصت تنظیم و انتشار نیافتهاند. او گفت که پدرش در سالهای بعد از انقلاب که نواختن ویلن برای دورهای طولانی ممنوع شده بود، به آموزش و تمرین برای نواختن تار پرداخت.
آقای تجویدی در سالهای پایانی عمرش اعلام کرده بود که نزدیک به۲۰ قطعه و ترانه و تصنیف ساخته است که هنوز فرصت انتشار نیافتهاند. به نظر میرسد که میبایست به وجه همت خانواده آقای تجویدی در پیگیری و جستوجو در آرشیو او امیدوار بود تابتوان این آثار را به جامعه موسیقی ارزانی داشت و اجراکرد.